شئون و وظایف امامبه طور کلی شیعه بر خلاف اهل سنت معتقد است که همان اهداف و اغراضی که منجر به ارسال رسل و انزال وحی از طرف خداوند شده، به نوعی دیگر در حضور امام دنبال میشود؛ لذا اکثر وظایف و شئونی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمان حیاتش به عهده داشت در زمان ممات و غیابش در جامعهی اسلامی، به امامان معصوم (علیهالسّلام) منتقل و واگذار میشود. البته این شئون غیر از شئون فردی آن حضرت است، چون همه و حتی خود ائمه (علیهمالسّلام) بر این امر متفقاند که هیچ امری در کمال و تقرب، همچون رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در هستی یافت نمیشود. ۱ - ختم نبوت و خاتمیت اسلامواضح است که با اعلام خاتمیت دین اسلام و پس از وفات پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمدن شریعتی جدید برای همیشه منتفی شده است. خداوند متعال ختم نبوت را چنین اعلام فرمود: (ما کانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَد مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ اللّهِ وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ...) ;محمد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده ی خدا و خاتم پیامبران است.... بنابراین پس از شریعت اسلام، هیچ پیامبری، نه تشریعی و نه تبلیغی، (پیامبران به دو گروه عمده تقسیم میشوند: ۱.پیامبران تشریعی که از جانب خداوند شریعت خاصی را به بشر عرضه میکنند. ۲.پیامبران تبلیغی که وظیفهی تبلیغ و ترویج همان شریعتی را که پیامبر تشریعی آورده است به عهده دارند.) نخواهد آمد و نبوت پیامبر اسلام پایان دهندهی سلسلهی پیامبران است. این عقیده مورد اتفاق و اجماع همهی مسلمانان [۲]
سبحانی، جعفر، الالهیات، (قم: انتشارات مرکز العالمی للدراسات الاسلامیه ۱۴۱۲ هـ ق)، ج۳، ص۴۸۵.
و از ضروریات دین است و منکر آن در واقع منکر اسلام و نبوت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. [۳]
مصباح یزدی، محمدتقی، راهنما شناسی، (قم: انتشارات مرکز مدیریت حوزه ی علمیه ی قم، ۱۳۶۷)، ص۳۶۷.
بنابراین پس از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزول وحی آسمانی برای همیشه منقطع شده است. حضرت علی (علیهالسّلام) هنگام رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: با مرگ تو رشتهای بریده شد که در مرگِ جز تو بریده نشد؛ پایان یافتن دعوت پیامبران و بریدن خبرهای آسمانی. پس هیچ کس بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمیتواند مدعی مقام دریافت و ابلاغ وحی باشد. حتی امامان شیعه که در اکثر شئون با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مشترکاند از این مقام محروم هستند؛ البته مراد از وحی در این جا، وحی نبوت است، نه الهام و تحدیث که این مرتبه شامل ائمه (علیهالسّلام) هم میشود. ۲ - وظایف و شئون پیامبر اکرمبی تردید پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در مدت بیست و سه سال نبوت خویش، وظایف و شئون مختلفی را در قبال جامعهی اسلامی بر عهده داشتند که برخی نیاز به تداوم ندارند، مانند دریافت و ابلاغ وحی یا پیام آوری از خداوند برای راه نمایی و هدایت بشر و برخی دیگر که عمدهی وظایف آن حضرت بود، مربوط به شئونی است که باید تداوم داشته باشند؛ آنها عبارتاند از: ۱. تفسیر و تبیین وحی الهی و تشریع اهداف و مقاصد آن؛ ۲. بیان و توضیح احکام موضوعات جدید در حوزهی وظایف و احکام فردی و اجتماعی مسلمانان؛ ۳. پاسخ گویی به شبهات مخالفین اسلام و ردّ اعتراضات آنان به حقانیت آیین اسلام؛ ۴. محافظت و پاسداری از کیان آموزههای دینی و جلوگیری از وقوع تحریف و بدعت در آنها؛ ۵. داوری و قضاوت در اختلافات و نزاعهای بین مسلمین و تطبیق و اجرای حدود و قوانین کلی الهی؛ ۶. حکومت داری و ریاست بر عامهی مردم در همهی مسائل اجتماعی و سیاسی. [۷]
سبحانی، جعفر، الالهیات، (قم: انتشارات مرکز العالمی للدراسات الاسلامیه ۱۴۱۲ هـ ق)، ج۴، ص۱۶.
[۸]
جمعی از نویسندگان، انسان، راه و راهنما شناسی (قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، ۱۳۸۴ ش)، ص۱۹۱-۱۹۲.
۳ - امامت استمرار وظایف و شئون نبوتحال سؤال اساسی این است که غیر از ابلاغ وحی که مخصوص انبیا بود، بعد از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، دیگر وظایف ایشان چه وضعیتی خواهد داشت؟ آیا شارع در متن دین برای جبران آنها تدبیری اندیشیده یا آنها را به خود امت واگذار کرده است؟ واقعیتها و گزارشهای تاریخی از اختلاف شدید مفسران در تفسیر پارهای از آیات قرآن، اختلاف شدید مسلمانان در احکام عملی و حتی در مورد تفسیر سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، هجوم بی امان شبهات ویرانگر به عقاید اسلام و شیوع دهها هزار حدیث مجعول و.... همگی گویای این حقیقتاند که امت اسلامی از یک سو نیازمند آن است که عمل به وظایف یاد شده پس از وفات رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تداوم یابد و از سوی دیگر، خود امت (بدون امداد الهی) هرگز قادر به پاسخ گویی به این نیازها نیست. حال با دو احتمال رو به رو هستیم: اول آن که خداوند، با علم به ناتوانی امت اسلامی از رفع نیاز خود، امر آنان را به خودشان واگذار کرده باشد.این احتمال آشکارا باطل است؛ چون لازم میآید خداوند حکیم، غرض خویش از ارسال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تشریع آیین اسلام و ختم نبوت را نقض کند و این از سوی حکیم، ممتنع است. دوم آن که خداوند حکیم، برای حفظ شریعت اسلامی و مصونیت آن از تحریف و نیز برای استمرار هدایت مردم، اشخاصی شایسته و معصوم را به مردم معرفی کرده باشد تا پس از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عهده دار مسئولیتها و وظایف یاد شده گردند. بدیهی است که این احتمال صحیح است. [۹]
سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، (قم: انتشارات طه، چ اول، ۱۳۸۱)، ج۲، ص۱۳۸.
[۱۰]
سبحانی، جعفر، محاضرات فی الهیات، تلخیص علی ربانی گلپایگانی، (قم: مؤسسه ی نشر اسلامی، چ دوم)، ص۵۲۴.
[۱۱]
سبحانی، جعفر، محاضرات فی الهیات، تلخیص علی ربانی گلپایگانی، (قم: مؤسسه ی نشر اسلامی، چ دوم)، ص۵۲۶.
بنابراین امامت چیزی جز تداوم و استمرار وظایف و شئون نبوت و رسالت نیست و مقام امامت مقام تحقق و عینیت بخشیدن به اهداف رسالت است. ۴ - شرط امامتاما چه کسانی و با چه شرایط و اوصافی میتوانند این وظایف را تداوم بخشند؟ بی تردید هیچ کسی جز انسانهایی معصوم و افضل و اعلم که از طرف خداوند منصوب شدهاند، شایستگی پذیرش این مسئولیت الهی و خطیر را ندارد؛ (لا ینال عهدی الظالمین) ; این عهد و امانت من (مقام امامت) به ظالمین نمیرسد. ۵ - مراتب و شئون امامتدر مباحث پیشین بیان شد که امامان شیعه همه وظایف و مسئولیتهای پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را، به غیر از مقام نزول و دریافت و ابلاغ وحی، به نوعی دیگر، بر عهده دارند، چون آنان جانشینان واقعی و به حق پیامبر عظیم الشان (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هستند؛ لذا برخی بزرگان همچون شهید مطهری، آن وظایف و شئون مشترک با پیامبر را تحت عنوان «مراتب امامت» چنین بیان کردهاند: ۵.۱ - حکمت سیاسی و رهبری جامعهمسئله رهبری اجتماع، که یکی از شئون اساسی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به اتفاق اهل سنت و شیعه و همه عقلاست، نباید بعد از ایشان بلاتکلیف بماند. (لابد للناس من امیر برِّ او فاجر) ؛ هر جامعهای ناچار است از داشتنِ حاکمی، چه نیکوکار باشد و چه ستمکار. البته شیعه برخلاف اهل تسنن معتقد است که این شخص باید معصوم و برگزیده از طرف خداوند باشد. ۵.۲ - مرجعیت دینیاین مرتبه که مهمترین و اصلیترین وظیفهی امام به شمار میرود، نوعی کارشناسی حقیقی اسلام است که به تبیین و تفسیر صحیح و کامل از وحی میپردازد و از هرگونه خطا و اشتباهی مصون است؛ چرا که هم معصوم است و هم علم خویش را از ناحیهی خداوند و از راهی غیرعادی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گرفته است. بی تردید یکی از مهمترین عوامل و عناصر اکمال و اتمام دین و خاتمیت اسلام، وجود امامانی است که نقش پیامبران تبلیغی گذشته را ایفا میکنند و مرجعیت دینی مسلمانان را به عهده میگیرند و پاسخ گوی نیازهای واقعی جامعه مسلمین هستند. ۵.۳ - ولایت معنوی و باطنیاین مرتبه که اوج مفهوم و مرتبهی امامت است، اعتقاد به وجود انسان کاملی است که «حامل معنویت کلی انسانیت» و قطب و محور عالم امکان است. بر این اساس، ممکن نیست زمین از حجت حق و وجود انسان کامل خالی باشد؛ چرا که به تعبیر روایات ؛ اگر حجت خدا و انسان کامل وجود نداشت، زمین، ساکنان خود را میبلعید. زیارت جامعه کبیره نمونهای از ابعاد مختلف ولایت باطنی و معنوی امامان را بیان میکند. [۱۶]
جمعی از نویسندگان، انسان راه و راهنماشناسی، ص۱۹۸
نتیجه آن که بعد از ختم نبوت هیچ پیامبر دیگری نخواهد آمد و به تبع، هیچ تشریع و نزول وحیی صورت نمیگیرد اما از آن جا که هدف رسالت و خاتمیت باید محقق شود و تداوم یابد، ضروری است دیگر مسئولیتها و وظایف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به امامان معصوم واگذار شود. ۶ - پانویس
۷ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «شئون و وظایف امام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۲۴. ردههای این صفحه : امام شناسی | امامت عامه | شئون امام | کلام اسلامی | مرجعیت علمی اهل بیت | مقالات اندیشه قم | ولایت
|